اخبار و مقالات خود را به azadi.barabari@gmail.com بفرستید.
وبلاگ آینه آزادی و برابری http://avbi.blogspot.com/

NOTHING CAN STOP US

December 21, 2007

به سعید,بهروز و رفقای قهرمانمان

شب با گلوی خونین خوانده است دیرگاه

دریا نشسته سرد

یک شاخه در سیاهی جنگل

به سوی نور فریاد می کشد!

رفقای قهرمانم! سه هفته است که اوین از فراز تپه هایش به تمام تهران فخر می فروشد

سه هفته است که زندان بابلسرازشادی سراز پا نمی شناسد که میهمانانی چون شما دارد.

ودریغ ودرد برای من و رفقای دیگرکه این روزها صدای خنده های بهروزومجیدوپیمان

درگوشمان نمی پیچد و نگاه گرم سعیدوآرش وعابدوانوشه و صدرا را نمی بینیم.

رفقای مبارزم!

درلحظه لحظه ی این روزهای سردوسیاه اما درکنارتان بوده ایم.بارنج هاتان رنج برده ایم

و با امیدتان از نو شور حیات گرفته ایم .

بارها باخود اندیشیده ایم مگر می شود بهروز را به بند کشید؟ این نمادونمود خوبی و پاکی را؟

مگر می شود سعید,این انسان شریف و دوست داشتنی رابه چیزی متهم کرد؟

چگونه باور کنیم که پیمان و مجید و ویکتوریا و روزبه دربندند؟انسان های شریفی که دریا به

جرعه ای که آنان از چاه نوشیده اند حسادت می کند !

مهدی عزیزم,بهرنگ نازنینم,میلادوهادی قهرمان,به جان عزیزتان که تا آخرین نفس در راه

آرمان هایمان مبارزه خواهیم کردوتا آزادی تک تک تان از پا نخواهیم نشست.

سعید جان,رفیق انسان دوست ونازنینم ! به جان عزیزت که اگرتارمویی از سر توودیگریاران

دربندمان کم شود,زندگیشان را جهنم خواهیم کرد!

پیمان عزیزم با تو پیمان میبندیم که جانمان را آتش کنیم و آتش به جانشان اندازیم !

بهروز!مرتضی چه خوب خطابت کرده بود: "ستاره ی پرفروغ آسمان اوین".رفیق قهرمانم!

مطمئن باش که هستی مان را به تمامی فدای راه سرخت خواهیم کرد.

ستارگان پرفروغ آسمان اوین !

شمایان سرهای هیولای آزادی و برابری هستید ! هیولای تعهدوانسان دوستی.ای کاش این هیولا

ازین سرها هزار داشت!هزاران می داشت!

چشمانتان را می بوسم و کلاهم را به احترامتان بر می دارم!

زنده باد آزادی و برابری

زنده باد رفقای قهرمان در بندمان مصی شیروانی/تهران

30آذر86

No comments: