با گذشته سه هفته از 16 آذر و دستگیری گسترده ی بیش از 40 دانشجو ، امروز ، سه شنبه 4 دی ماه تجمع و تریبون آزاد در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در حمایت از دانشجویان زندانی برگزار شد.
این تجمع با مشارکت طیفهای مختلف دانشجویی از جمله دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ، دانشجویان کرد و دانشجویان طیف دموکراسی خواه ساعت 12:30 در سلف دانشکده علوم اجتماعی بدون فراخوان قبلی برگزار گردید.
یش از این دانشجویان پلاکارد ها و عکس های دانشجویان زندانی را به دیوار سلف آویختند. پلاکاردهایی چون : آزادی و برابری- اتحاد ، مبارزه ، پیروزی – همکلاسی هایمان را آزاد کنید – آکادمی در حصار فاشیسم – زندانی سیاسی آزاد باید گردد – فعالان چپ را آزاد کنید – دانشجویان کرد را آزاد کنید و... به چشم می خورد.
بیش از 100 تن از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی و دیگر دانشجویان دانشگاه های تهران در این تجمع شرکت کردند. تجمع با سرود یار دبستانی و شعار "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد" آغاز گردید و پس از آن یکی از نمایندگان دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با معرفی دانشجویان زندانی و دفاع از مبارزه ی آزادی خواهانه ایشان دانشجویان را به اتحاد و تلاش برای آزادی آنان دعوت کرد. سپس یکی از فعالان کُرد دانشگاه تهران بیانیه دانشجویان و فعالان کرد را قرائت کرد. وی با رد اتهام تجزیه طلبی به فعالان کرد اذعان کرد که در واقع این حاکمیت است که مردم را به خودی و غیرخودی تجزیه کرده است.در ادامه نماینده ی دانشجویان طیف دموکراسی خواه به ایراد سخنرانی پرداخت. ایشان نیز بازداشت گسترده ی دانشجویان چپ را محکوم نموده و آزادی تمامی دانشجویان را خواستار شد.
در تمامی مدت تجمع شعارهای "اتحاد ، مبارزه ، پیروزی" و "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد" و "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" ، "سعید حبیبی آزاد باید گردد" به کرات از سوی جمعیت حاضر تکرار می شد.
دانشجویان مستقل دانشگاه علوم اجتماعی نیز به خواندن بیانیه خود پرداختند و مصرانه خواستار آزادی انوشه آزادبر و دیگر دانشجویان در بند شدند. یکی از همکلاسی های انوشه آزاد بر ، دانشجوی زندانی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با صحبت در مورد انوشه ، وی را افتخار دانشگاه خود خواند و خواهان آزادی فوری انوشه و دیگر رفقا گردید.
سپس بیانیه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های سراسر ایران قرائت گردید. در این بیانیه ضمن اشاره به سرکوب های دهشتبار دهه شصت و کشتارهای سال 67 و همچنین سرکوب کارگران خاتون آباد ، و نیز افشای تلاش تمامی جناح های رژیم برای از بین بردن جنبش های آزادی خواه و برابری طلب جامعه در لفافه های گوناگون ، اعلام نمود که فریاد رسای آزادی خواهی و برابری طلبی در دانشگاه حتی با سرکوب فاشیستی نیز ساکت نخواهد شد و تا آزادی تمامی دانشجویان زندانی مبارزه ادامه خواهد داشت. در ادامه یکی از دانشجویان به نمایندگی از دانشجویان دانشکده مدیریت به سخنرانی پرداخت و او نیز سرکوب و شکنجه ی دانشجویان را به شدت محکوم کرد.
در پایان دانشجویان با اعلام ادامه مبارزه و اعتراض تا آزادی تمامی دانشجویان زندانی با سرود یاردبستانی و "برپا خیز از جا کن..." به این تجمع خاتمه دادند.
4 دی ماه 86
بیانیه خوانده شده توسط دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در تجمع 4 دی دانشگاه علوم اجتماعی به شرح زیر است:
دانشجویان آگاه
همهی ما خاطرهی دهشتبار دههی 60 را همچنان به خاطر داریم. دههی سیاهی که دولت جمهوری اسلامی در عریانترین شکل خود، علاوه بر تحمیل فشارهای اجتماعی متعدد بر تمام اقشار جامعه، به بهانهی جنگ تحمیلی و مبارزه با آمریکای جهانخوار دست به سرکوب احزاب و سازمانهای مخالف و کشتار یک نسل از بهترین جوانان مبارز زد. سالها آمدند و رفتند و چهرهی ظاهری جمهوری اسلامی اندکی تغییر کرد و سپس جریاناتی از درون خود حکومت آمدند و سعی کردند با هر دروغ و نیرنگی اینگونه وانمود کنند که آن سالها تمام شده است و اینک ما خندان و با گلهای یاس آمدهایم تا ایران بهتری در عصر به اصطلاح گفتگوی تمدنها بسازیم.
ولی گذر زمان به زودی ثابت کرد که این مردان خندان همان جلادانند که با خندههای زهرآگینشان در صدا و سیما به مردم گل نشان میدهند. آری 18 تیر 1378 و وقایعی که پس از آن رخ داد تلنگری بود به اذهان مسخ شدهای که توحش بزک شدهی حاکمیت را به عنوان دولتی دموکراتیک پذیرفته بودند.
اما این تنها یک تلنگر بود و پیشرفت وقایع پس از آن نشان داد که دولت مردمسالار ما در صورت لزوم، شیوههای سرکوب، شکنجه، کشتار و استفاده از سلاح سرد و گرم را به خوبی میداند. کشتار کارگران معدن مس خاتونآباد تنها یک نمونه کوچک بود.
در چند هفته گذشته نیز دولت جمهوری اسلامی نه تنها نشان داد که حتی سنت نیم قرنهی برپایی تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را برنمیتابد، بلکه یک بار دیگر ثابت کرد که ماهیتاً توانایی این را ندارد که چهرهی قابل قبولتری نسبت به دههی 60 از خود نشان دهد. این واقعیت را بیش از پیش در اذهان حک کرد که حاکمیت پایمال کردن پایهایترین حقوق انسانی را تا بدانجا رسانیده که در روز روشن با توسل به زور و ضرب و شتم حتی در محوطهی دانشگاه دانشجویان را میرباید، آنان را به مکانهای نامعلوم منتقل میکند، آنان را دانشجونما خطاب میکند و از به رسمیت شناختن بدیهیترین حقوق زندانیان سیاسی سر باز میزند.
دستگاه سرکوب در چند هفته اخیر با ارعاب و تهدید دانشجویان، با احضارها و بازداشتها و آدمرباییهای گسترده، تفتیش عقاید و شکنجههای قرون وسطایی، اطلاق جرمهای موهون و بیپایه به دانشجویان در بند و با صدور بیانیههای تهدیدآمیز نشان داد که سناریو جدیدی را برای سرکوب فعالین سیاسی و اجتماعی در سر میپروراند. بانیان و حامیان نظم موجود برای چندمین بار ثابت کردند که یک دهه تکرار کردن مضامینی چون حقوق بشر اسلامی، مردمسالاری دینی، دموکراتیزه کردن ساختار حکومت و ... هیچ هدفی جز فریب مردم برای از سر گذراندن موج نارضایتیهای اجتماعی را دنبال نمیکرده و نشان دادند که کوچکترین مخالفتی را در هیچ زمینهای تحمل نکرده و به ویژه حوزههای دانشجویی را عرصهی تاخت و تازهای مستبدانهی خود قرار خواهند داد.
حاکمیت بر آن است که قدم در راهی بگذارد که صدای هر اعتراضی را ابتدا در حیطهی دانشگاه و سپس در کل جامعه خاموش نماید و در این راه با هیچ یک از گرایشات فکری موجود و با هیچ یک از شیوههای فعالیت اجتماعی که حتی اندکی از مشی مستبدانه و ستیزهجویانهاش فاصله داشته باشد، مدارا نمینماید. ولی سرکوبگران حاکم باز هم اصل مهمی را فراموش نمودهاند و آن این است که جنبش دانشجویی به عنوان تبلور خواستههای مردم و عینیات موجود در جامعه، جنبشی است که خواستههای انسانی موجود در دیگر جریانات و جنبشهای اجتماعی را آشکارا و بیپرده فریاد میزند و بیتردید بر خطایند آنان که در این توهم به سر میبرند که با در بند کردن پنجاه تن، صد تن، هزار و هزاران تن خواهند توانست صدای مردمی را خاموش کنند که سالهاست تحت این سیطرهی سیاه، نفرتی هرروزه را تجربه میکنند.
حاکمیت سخت در اشتباه است اگر در این خیال خام به سر میبرد که با برخوردهای مقطعی و نوبتی با طیفها و گرایشات فکری مختلف موجود در دانشگاه خواهد توانست آنها را یکی یکی از سر راه برداشته و دست آخر با خیالی آسوده بر گردهی مردم تحت ستم ایران سواری کند. چراکه ما دانشجویان پس از دهها سال مبارزهی پیگیر به درستی دریافتهایم که در چنین موقعیتهایی و هنگامی که سخن از پایمال کردن آزادیهای بدیهی فردی و سودای از میان برداشتن هر صدای مخالفی در میان باشد، تعرض همهجانبهی نیروهای رادیکال و به هم پیوستهی همهی جنبشهای مترقی، امری حیاتی و ضروری خواهد بود.
بدین وسیله ما دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب سراسر ایران اعلام مینمایی که تا آزادی تکتک رفقای در بندمان و نیز سایر دانشجویان زندانی از پای نخواهیم نشست و در این راه از هر طریق ممکن و با هر وسیلهای به مقابله با دستگاه سرکوب حاکمیت خواهیم پرداخت. همچنین اعلام مینماییم که ارعاب و تهدید و در بند کردن دوستانمان نه تنها باعث دلسردی ما نخواهد شد، بلکه انگیزهای است قدرتمند برای ادامهی راهمان که چه اکنون و چه پس از آزادی یارانمان مصرانه بر خواست آزادی و برابری و استقرار نهایی آن در تمام جهان پای فشاریم و در این راه از هیچ هزینهای دریغ نخواهیم کرد.
این تجمع با مشارکت طیفهای مختلف دانشجویی از جمله دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ، دانشجویان کرد و دانشجویان طیف دموکراسی خواه ساعت 12:30 در سلف دانشکده علوم اجتماعی بدون فراخوان قبلی برگزار گردید.
یش از این دانشجویان پلاکارد ها و عکس های دانشجویان زندانی را به دیوار سلف آویختند. پلاکاردهایی چون : آزادی و برابری- اتحاد ، مبارزه ، پیروزی – همکلاسی هایمان را آزاد کنید – آکادمی در حصار فاشیسم – زندانی سیاسی آزاد باید گردد – فعالان چپ را آزاد کنید – دانشجویان کرد را آزاد کنید و... به چشم می خورد.
بیش از 100 تن از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی و دیگر دانشجویان دانشگاه های تهران در این تجمع شرکت کردند. تجمع با سرود یار دبستانی و شعار "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد" آغاز گردید و پس از آن یکی از نمایندگان دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با معرفی دانشجویان زندانی و دفاع از مبارزه ی آزادی خواهانه ایشان دانشجویان را به اتحاد و تلاش برای آزادی آنان دعوت کرد. سپس یکی از فعالان کُرد دانشگاه تهران بیانیه دانشجویان و فعالان کرد را قرائت کرد. وی با رد اتهام تجزیه طلبی به فعالان کرد اذعان کرد که در واقع این حاکمیت است که مردم را به خودی و غیرخودی تجزیه کرده است.در ادامه نماینده ی دانشجویان طیف دموکراسی خواه به ایراد سخنرانی پرداخت. ایشان نیز بازداشت گسترده ی دانشجویان چپ را محکوم نموده و آزادی تمامی دانشجویان را خواستار شد.
در تمامی مدت تجمع شعارهای "اتحاد ، مبارزه ، پیروزی" و "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد" و "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" ، "سعید حبیبی آزاد باید گردد" به کرات از سوی جمعیت حاضر تکرار می شد.
دانشجویان مستقل دانشگاه علوم اجتماعی نیز به خواندن بیانیه خود پرداختند و مصرانه خواستار آزادی انوشه آزادبر و دیگر دانشجویان در بند شدند. یکی از همکلاسی های انوشه آزاد بر ، دانشجوی زندانی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با صحبت در مورد انوشه ، وی را افتخار دانشگاه خود خواند و خواهان آزادی فوری انوشه و دیگر رفقا گردید.
سپس بیانیه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های سراسر ایران قرائت گردید. در این بیانیه ضمن اشاره به سرکوب های دهشتبار دهه شصت و کشتارهای سال 67 و همچنین سرکوب کارگران خاتون آباد ، و نیز افشای تلاش تمامی جناح های رژیم برای از بین بردن جنبش های آزادی خواه و برابری طلب جامعه در لفافه های گوناگون ، اعلام نمود که فریاد رسای آزادی خواهی و برابری طلبی در دانشگاه حتی با سرکوب فاشیستی نیز ساکت نخواهد شد و تا آزادی تمامی دانشجویان زندانی مبارزه ادامه خواهد داشت. در ادامه یکی از دانشجویان به نمایندگی از دانشجویان دانشکده مدیریت به سخنرانی پرداخت و او نیز سرکوب و شکنجه ی دانشجویان را به شدت محکوم کرد.
در پایان دانشجویان با اعلام ادامه مبارزه و اعتراض تا آزادی تمامی دانشجویان زندانی با سرود یاردبستانی و "برپا خیز از جا کن..." به این تجمع خاتمه دادند.
4 دی ماه 86
بیانیه خوانده شده توسط دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در تجمع 4 دی دانشگاه علوم اجتماعی به شرح زیر است:
دانشجویان آگاه
همهی ما خاطرهی دهشتبار دههی 60 را همچنان به خاطر داریم. دههی سیاهی که دولت جمهوری اسلامی در عریانترین شکل خود، علاوه بر تحمیل فشارهای اجتماعی متعدد بر تمام اقشار جامعه، به بهانهی جنگ تحمیلی و مبارزه با آمریکای جهانخوار دست به سرکوب احزاب و سازمانهای مخالف و کشتار یک نسل از بهترین جوانان مبارز زد. سالها آمدند و رفتند و چهرهی ظاهری جمهوری اسلامی اندکی تغییر کرد و سپس جریاناتی از درون خود حکومت آمدند و سعی کردند با هر دروغ و نیرنگی اینگونه وانمود کنند که آن سالها تمام شده است و اینک ما خندان و با گلهای یاس آمدهایم تا ایران بهتری در عصر به اصطلاح گفتگوی تمدنها بسازیم.
ولی گذر زمان به زودی ثابت کرد که این مردان خندان همان جلادانند که با خندههای زهرآگینشان در صدا و سیما به مردم گل نشان میدهند. آری 18 تیر 1378 و وقایعی که پس از آن رخ داد تلنگری بود به اذهان مسخ شدهای که توحش بزک شدهی حاکمیت را به عنوان دولتی دموکراتیک پذیرفته بودند.
اما این تنها یک تلنگر بود و پیشرفت وقایع پس از آن نشان داد که دولت مردمسالار ما در صورت لزوم، شیوههای سرکوب، شکنجه، کشتار و استفاده از سلاح سرد و گرم را به خوبی میداند. کشتار کارگران معدن مس خاتونآباد تنها یک نمونه کوچک بود.
در چند هفته گذشته نیز دولت جمهوری اسلامی نه تنها نشان داد که حتی سنت نیم قرنهی برپایی تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را برنمیتابد، بلکه یک بار دیگر ثابت کرد که ماهیتاً توانایی این را ندارد که چهرهی قابل قبولتری نسبت به دههی 60 از خود نشان دهد. این واقعیت را بیش از پیش در اذهان حک کرد که حاکمیت پایمال کردن پایهایترین حقوق انسانی را تا بدانجا رسانیده که در روز روشن با توسل به زور و ضرب و شتم حتی در محوطهی دانشگاه دانشجویان را میرباید، آنان را به مکانهای نامعلوم منتقل میکند، آنان را دانشجونما خطاب میکند و از به رسمیت شناختن بدیهیترین حقوق زندانیان سیاسی سر باز میزند.
دستگاه سرکوب در چند هفته اخیر با ارعاب و تهدید دانشجویان، با احضارها و بازداشتها و آدمرباییهای گسترده، تفتیش عقاید و شکنجههای قرون وسطایی، اطلاق جرمهای موهون و بیپایه به دانشجویان در بند و با صدور بیانیههای تهدیدآمیز نشان داد که سناریو جدیدی را برای سرکوب فعالین سیاسی و اجتماعی در سر میپروراند. بانیان و حامیان نظم موجود برای چندمین بار ثابت کردند که یک دهه تکرار کردن مضامینی چون حقوق بشر اسلامی، مردمسالاری دینی، دموکراتیزه کردن ساختار حکومت و ... هیچ هدفی جز فریب مردم برای از سر گذراندن موج نارضایتیهای اجتماعی را دنبال نمیکرده و نشان دادند که کوچکترین مخالفتی را در هیچ زمینهای تحمل نکرده و به ویژه حوزههای دانشجویی را عرصهی تاخت و تازهای مستبدانهی خود قرار خواهند داد.
حاکمیت بر آن است که قدم در راهی بگذارد که صدای هر اعتراضی را ابتدا در حیطهی دانشگاه و سپس در کل جامعه خاموش نماید و در این راه با هیچ یک از گرایشات فکری موجود و با هیچ یک از شیوههای فعالیت اجتماعی که حتی اندکی از مشی مستبدانه و ستیزهجویانهاش فاصله داشته باشد، مدارا نمینماید. ولی سرکوبگران حاکم باز هم اصل مهمی را فراموش نمودهاند و آن این است که جنبش دانشجویی به عنوان تبلور خواستههای مردم و عینیات موجود در جامعه، جنبشی است که خواستههای انسانی موجود در دیگر جریانات و جنبشهای اجتماعی را آشکارا و بیپرده فریاد میزند و بیتردید بر خطایند آنان که در این توهم به سر میبرند که با در بند کردن پنجاه تن، صد تن، هزار و هزاران تن خواهند توانست صدای مردمی را خاموش کنند که سالهاست تحت این سیطرهی سیاه، نفرتی هرروزه را تجربه میکنند.
حاکمیت سخت در اشتباه است اگر در این خیال خام به سر میبرد که با برخوردهای مقطعی و نوبتی با طیفها و گرایشات فکری مختلف موجود در دانشگاه خواهد توانست آنها را یکی یکی از سر راه برداشته و دست آخر با خیالی آسوده بر گردهی مردم تحت ستم ایران سواری کند. چراکه ما دانشجویان پس از دهها سال مبارزهی پیگیر به درستی دریافتهایم که در چنین موقعیتهایی و هنگامی که سخن از پایمال کردن آزادیهای بدیهی فردی و سودای از میان برداشتن هر صدای مخالفی در میان باشد، تعرض همهجانبهی نیروهای رادیکال و به هم پیوستهی همهی جنبشهای مترقی، امری حیاتی و ضروری خواهد بود.
بدین وسیله ما دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب سراسر ایران اعلام مینمایی که تا آزادی تکتک رفقای در بندمان و نیز سایر دانشجویان زندانی از پای نخواهیم نشست و در این راه از هر طریق ممکن و با هر وسیلهای به مقابله با دستگاه سرکوب حاکمیت خواهیم پرداخت. همچنین اعلام مینماییم که ارعاب و تهدید و در بند کردن دوستانمان نه تنها باعث دلسردی ما نخواهد شد، بلکه انگیزهای است قدرتمند برای ادامهی راهمان که چه اکنون و چه پس از آزادی یارانمان مصرانه بر خواست آزادی و برابری و استقرار نهایی آن در تمام جهان پای فشاریم و در این راه از هیچ هزینهای دریغ نخواهیم کرد.
زنده باد آزادی
زنده باد برابری
دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب سراسر ایران
1 comment:
برادر و رفیق مبارز وهمراه این چه جفایی بر ما چپهای مذهبی میرود؟؟؟؟ ابا این ما نبودیم که در همه حال و همه جا با شما هراه بودبم و حتی شمارا موحدان شرمگین خطاب کردیم و پیمان برادری با شما بستیم؟؟؟؟؟؟ این است رسم برادری و برابری برادر؟؟؟ هیچ کس از علی کلایی خبر ندارد و حتی از زمان بازداشت یک تماس تلفنی نداشته اما شما حتی عکس اورا در عکسهایتان قرار ندادید اری پیرانها و صف شکن بسیار عزیز هستند اما کلیی را چه شد؟؟؟؟؟؟؟ از شما اینگونه تبعیض اینگونه روا نیست نمیدانی چه میکشند خانواده اش خواهرش و مادر او ارمش به چشم ندارند بر شماست که مارا نیز هنوز در کنار خود بیابید
Post a Comment